
محمدعلی نجفی، در ۲۳ تیرماه سال ۱۳۲۴ در شهر اصفهان متولد شد. پس از طی دوران مدرسه، دیپلم خود را در دبیرستان دارالفنون تهران دریافت کرد و در سال ۱۳۴۳ با پذیرش در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی، کارشناسی ارشد معماری خود را در سال ۱۳۵۲ دریافت نمود. نجفی به سبب ذوق و اندیشه هایش در حوزه فعالیت های هنری، بیشتر بعنوان یک کارگردان شناخته می شود تا یک معمار، چرا که در دوران آموزش معماری، علاقه و گرایش بسیاری به هنر سینما داشت. شروع فعالیت هنری او با کارگردانی نمایش سربداران در حسینیه ارشاد آغاز شد و یکی از افراد تاثیر گذار در ورود به عرصه هنرهای نمایشی، مرحوم دکتر علی شریعتی بود. نجفی با همکاری «انجمن اسلامی مهندسین» مؤسسه آیت فیلم را در سال ۱۳۵۶ تأسیس کرد. در همان سال نخستین اثر سینماییاش بنام " جُنگ اطهر" را کارگردانی کرد و در ادامه نیز موفق شد آثار سینمایی و تلوزیونی ارزشمندی را خلق نماید. نجفی بدلیل چهل سال فعالیت هنری، در آیین نکوداشت سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر(دوازدهم بهمن ۱۳۹۶) مورد تقدیر قرار گرفت. او در نخستین نشست پانزدهمین هیئت مدیره خانه سینما در پانزدهم شهریور ۱۳۹۹ طی انتخابات داخلی، بعنوان رئیس هیئت مدیره خانه سینما انتخاب شد. محمد علی نجفی، گفت و گویی مفصل با گروه تحقیق و مصاحبه معمار ملی انجام داد. در بخشهایی از آن گفت و گو، دوران دانشکده و نحوه ورودش به سینما را اینچنین توصیف می کند:
... در سال ۱۳۴۴ در سینما رادیو سیتی، فیلمی بنام "خشت آینه"، از ابراهیم گلستان را دیدم. برای اولین بار در آن فیلم، تهران را همان جوری که بود، میدیدیم، نه آن تهران فیلم فارسی!. فیلم بشدت توجه من را جلب کرد؛ سال دوم دانشگاه بودم که سینما را جدی گرفتم. در همان دوران برای دانشکده، عکاسی هم میکردم. از آن موقع به بعد بود که تصمیم گرفتم فیلم را نوع دیگری ببینم. شیفته کارهای آنتونیونی شده بودم. از آن دسته افرادی شدم که به سینما و معماری علاقه زیادی دارند. من از معماری، سازندگی را آموخته بودم و از سینما، مدرنیته. شما اگر بدون معماری فیلمی بسازید، فیلم مانند قصه رادیویی میشود. برای آن چیزی که میشنوید، تصویرسازی میکنید. از دید من، سینما، معنای دیگری دارد. سینما بده بستان تصویر است که فارغ از مدرنیته، در جریان فکری و برخورد با مسائل، تداعی معانی را از شما میگیرد. مدرنیته، شما را وارد فضایی میکند که فاقد تداعی معانی است. فیلم و سینما با مخاطب، کاری میکند که با از بین رفتن تداعی معانی، وارد فضای دیگری بشوند. اینجاست که معماری در سینما نقش بسیار مهمی دارد.یکی از اساتیدی که من را با سینما آشنا کرد، مرحوم دکتر تهرانی بود که بعدها، بدلایل سیاسی از دانشکده رفتند. در آن دوران یک مجلهای بنام "ماهنامه سینما" چاپ میشد، با ابعاد شبیه به کتابهای جیبی. دکتر تهرانی در کلاس بخشهایی از این ماهنامه را برای ما میخواند و راجع به فیلم صحبت میکرد. از آن زمان، بحث سینما برای من جدیتر شد. نجفی در بخش دیگری از این گفت و گو در خصوص ادامه تحصیل، اینگونه توضیح می دهد :
... سال چهارم دانشکده، دکتر اولیا از من خواست تا به سال اولیها، ویژوال دیزاین، آموزش بدهم. در همان دوران دکتر اولیا به من گفت: تو بیا به بچهها آموزش را ادامه بده. من در همان وقت، یکباره دانشکده را رها کردم و سینما را پیگیری کردم. مدتی بعد به اصرار دوستان، برگشتم تا حداقل پروژه دیپلمم را ارائه بدهم. پس از نُه سال در دانشکده، پروژه دیپلم خود را، تحت عنوان "طرح جامع شهر نجف آباد اصفهان" با دکتر اولیا گرفتم. نجف آباد اصفهان اولین شهری بود که در آن سالها دارای نقشه بود. این مسئله برای من جذابیت خاصی داشت. در نتیجه مطالعاتم را شروع کردم، اما میدانستم که مطالعاتم، بدلیل اینکه در فضای دیگری سیر میکردم سرسری بود. نتیجهاش را هم گرفتم، چرا که بعدها، بیشتر به سینما پرداختم... .
نجفی در مورد ارتباط معماری و سینما، اینگونه توضیح می دهد:
... من اگر معماری نمیخواندم، نمیتوانستم سریالی، مانند "سربداران" را بسازم! شما در آن سریال، نمیتوانید معماری را از فضا جدا کنید. در قصر تغای، همه کارهای مینیاتوری و گچ بریها را بازسازی کردیم، این یعنی معماری. تنها رقیب خدا، معمار است. تنها معمارها هستند که از هیچ، همه چیز خلق میکند. یک آیه در قرآن داریم که میگوید: "فتبارک الله احسن الخالقین"، پس منظور این است که خالقهای دیگری هم هستند. بنظر من، آن خالق معمار است و از این نظر، معماری جلوتر از سینماست، چون برای یک معمار، آجر، یک شی نیست که با آن، میخ به دیوار بکوبد! یک موجود زنده است که با ما زندگی میکند؛ شی ای است که توسط معمار جان میگیرد. معمار، نیست را به هست تبدیل میکند و از این نظر معمار حس میکند که تنها رقیبش، خداست... نجفی جدا از فعالیت اصلی خود در سینما در حوزه معماری نیز، فعالیت داشته است. وی علاوه بر طراحی منزل شخصی اش در تهران، مسجد نمایشگاه بین المللی تهران (الهام گرفته از خانه کعبه) و یک مجموعه مسکونی در اصفهان را طراحی و اجرا کرده است.
یکی از آثار محمد علی نجفی که معماری، نقش مهمی در آن داشت، سریال سربداران بود. محمدعلی نجفی در مورد سربداران میگوید: «سریال سربداران در مقطعی از تاریخ ایران ساخته شد که هنوز از طرف دولتمردان بعد از انقلاب تصمیمی در ارتباط با فیلمسازی گرفته نشده بود و هنرمندان ما در ایتکه، سینمای بعد از انقلاب، می تواند ادامه داشته باشد یا خیر؟، تردید داشتند. نجفی با اشاره به طراحی صحنه و لباس، ادامه میدهد: طراحی دکور و طراحی لباس، اولین بار در سریال سربداران مطرح شد. مردم به این باور رسیدند که سینما فراتر از آن چیزی است که پیش از انقلاب، تصور میکردند. بررسیهای تاریخ نشان میدهد که نفر دوم مملکت، معمار بوده است. اهرام مصر چگونه ساخته شد؟ دوران صفویه، غیر از معماری، چیز دیگری دارد؟ در بازدید از مسجد شیخ لطفالله، متوجه میشوید که مسجد، آبریزگاه (سرویسهای بهداشتی) ندارد! انگار معمار مسجد میگوید: قرار نیست کسی اینجا نماز بخواند. هر کسی که وارد این فضا بشود، نماز خوانده است. ما معمارها میتوانیم این را بفهمیم که "ذره فضا" چیست. در محراب مسجد شیخ لطفالله، کاشیکاریهایی وجود دارند که به اندازه ناخن دست میباشند. مجموعهای میبینید متشکل از اجزای ریز و درشت، وحدت در کثرت، کثرت در وحدت. نام یکی دیگر از فیلمهای من "زمین آسمانی" است. نام فیلم از مسجد شیخ لطفالله، گرفته شد. در بدو ورود به فضای زیر گنبد، فضایی فیروزهای، شما را احاطه میکند. با حرکت به سمت محراب، سرت را که برمیگردانی، حفره ای پدیدار میشود که فقط آسمان را میبینی. سرت را پایین میآوری، انگار این زمین، تکهای از آسمان است که اینجا افتاده است. محمد علی نجفی در مورد کارهای سینماییاش، اینطور میگوید: من معمار هستم و هميشه با كارهايم حركت كردهام. در سریال سربداران به قاضي شارح، در فیلم پرستار شب به مسئله جنگ، و در فیلم عشق طاهر، شرايط سياسي روز جامعه را کنکاش و در نظر گرفتم. وی با اشاره به تحقيقاتش براي ساخت فیلم زمين آسماني، توضيح داد: در سال ۱۳۷۱ به همراه دستيارم، "عباس اردكاني" به حج تمتع رفتيم و تحقيقات مفصلي انجام داديم. معمولاً در سفر حج تمتع، يك بار به مدينه ميروند. اما مسئله، بقدری برایمان جدي بود كه قبل و بعد از مناسک حج به مدينه رفتيم. سپس با مشاوره با آقاي دکتر فريدزاده، استاد فلسفه، با همکاری محمدرضا شريفي فیلمبردار، فيلمنامه را نوشتيم. معمار بدون این که حرف بزند، فیلسوف است. شما با توجه به دانش جامعهشناسی و فلسفه میتوانید معمار موفقی باشید. به همین دلیل، زمانی که انقلاب شد، در ابتدای راه، معماران زمام امور را بدست گرفتند. سینما، اقتصاد، فرهنگ، تماماً دست معماران بود. بعدها بود که آرام آرام، مسیر عوض شد، همان معماران کمتر شدند و مملکت به سوی دیگری رفت... . نجفی، علاوه بر آثار بلند سینمایی، در تولید سریال، مستند و فیلم کوتاه فعالیت داشته است. در میان آثارش، طراحی صحنه، بازیگری، تهیهکنندگی و نویسندگی نیز به چشم میخورد. فیلمهای جنگ اطهر (۱۳۵۸)، گزارش یک قتل(۱۳۶۵)، پرستار شب(۱۳۶۶)، زمین آسمانی(۱۳۷۳)، عشق طاهر(۱۳۷۷) و پرسه در شهر لاجوردی (۱۳۹۴)، تعدادی از آثار ارزشمند سینمایی ایشان است، سربداران (۱۳۶۳) و زمان شوریدگی(۱۳۷۹)، از سریالهای ساخته شده وی به شمار میروند. محمد علی نجفی در تعدادی از فیلمها و سریالها در مقام بازیگری، ایفای نقش کرده است. چشم باد (۱۳۸۲)، زمین آسمانی (۱۳۷۳) و آن سوی مه (۱۳۸۴) تعدادی از این آثار میباشند.
حضور محمد علی نجفی در بخش هیئت داوران در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر:
- در سال (۱۳۵۸) حضور فیلم جنگ اطهر در بخش سینمای حرفهای در فستیوال مسکو.
- عضو هیئت داوران از سال ۱۳۶3 الی 1366(سومین الی ششمین دوره ).
- ششمین دوره (1366) - برنده موسیقی (فرهاد فخرالدینی) برای فیلمهای گزارش یک قتل و پرستار شب و برنده طراحی صحنه برای فیلم پرستار شب (به کارگردانی محسن شاه ابراهیمی)
- سیزدهمین دوره (۱۳۷۳) - نامزد بهترین فیلمبرداری برای فیلم "زمین آسمانی"
- هفدهمین دوره (۱۳۷۷) - نامزد بهترین طراحی صحنه و لباس برای فیلم "شیدا"
محمد علی نجفی به پرسهزنی و قدم زدن در فضای شهری علاقه دارد. او میگوید: ... پرسه زدن و تامل و تعمق در فضای شهری و معماری شهر، دیدار با مردم و توجه به جنبشهای اجتماعی و صداهای مختلف در میان اقشار جامعه، باعث گسترش جهانبینی برای تصمیات مهم زندگی خواهد بود.